اهمیت رسانه به زبان لری

#شبکه_آی_فیلم برنامه ای دارد به نام تاریخ و سینما که با اجرای مورخ و نویسنده ی رسانه ی ملی ! #خسرو_معتضد پخش میشود.

این برنامه در مورد تحریفهای غرب در مورد تاریخ و ساخت فیلم بر این اساس صورت میگیرد.
اما همزمان در رسانه ی ملی ما!!فیلمهایی با تحریف تاریخ ساخته و حتی به پخش هم میرسند.
نمونه ی معروف آن فیلم #سرزمین_کهن بود که التهاب را در بین مردم لر آنچنان برانگیخت که بعد از سالها هنوز در خاطره ی ما به یادگار مانده است.
انتظار بیهوده ایست از صدا و سیما که در مورد جامعه ی #لر_تبار آنچنان که بودند بگوید و بسازد.
که اگر قصدش چنین بود سالهاست #مشروطه را غرض ورزانه نشان نمی دادند و سالها جای مهره ها در حداقل قرن اخیر جابجا نمی شد.
اما در این نداشتن رسانه های جمعی چون تلویزیون و رادیو برای ما لرها نیاز مبرمی به فعالیت بیشتر صاحبان قلم و تریبون برای نشان دادن تاریخ تحریف شده ی ماست.
فراموش نکنید #رضاپهلوی با حربه ی همین رسانه و ساخت #فیلم_دختر_لر لشکر کشی به لرستان را به #فتح_لرستان تعبیر و ذهن مخاطب را آماده ی آن فجایع کرد.
فراموش نکنیم که همین رسانه است که #گلونی لری را با زبان قوم دیگر می آمیزند تا همگان باور کنند گلونی لری نیست.
همین رسانه #سردار_اسعد را در مشروطه کمرنگ و بختیاری را خوار انگلیس نامید..

با داشتن تلویزیون و رادیوی خصوصی به زبان لری میتوان به حفظ و پاسداشت فرهنگ ، آیین لریاتی و موسیقی و زبان لرتباران پرداخت و در این دنیای صدا و تصویر منبعی مناسب برای محتوا سازی های سمعی بصری بود تا آنچه باید باشیم را به همتباران نشان دهیم.

?اما تا آن زمان باید قلمهای ما در مقابل با تحریف ها و برای آموزش و پرورش مردمان لر و معرفی آنچه بودیم و هستیم به دیگران چون #برنو زیبا ،کشیده و دقیق باشد.

✍ نویسنده: #علیرضا_خادمی

من لرم

قوم لر بی شک قومی سترگ است که نامش به بلندای تاریخ است.به بلندای آن زمان که بر نهاوند و دماوند نام نهادند.
به قدمت ان روز که تمدن ایلام شکل گرفت و این سر مشق شکوه سلسله ها و شکوه هنر و جلوه ی ایران شد.
سالهاست دشمنان سعی در بلعیدن این سرزمین و قوم دارند.گاه به بهانه ی تمرکز گرایی و گاه به بهانه ی رسیدن به یک کشور مستقل توسط اقوام دیگر. از تقسیم این قوم در عراق و ایران و از تکه تکه کردن آن در 11 استان.
از جریان پان ایرانیسم که نفی قوم لر بعنوان بخشی از فارس را سرلوحه داشت تا رسیدن به این نکته که بختیاری را صرفا میراثدار شهنامه خوانی و مرزداری بنامد تا هضم شدگانی که بر خلاف بزرگانی چون سردار اسعد و افسر داراب بختیاری و حتی پدرانمان اصلا بختیاری را لر نمیدانند.
گاه این قوم در معرض دسیسه های پانکردیسم قرار داشته که با ساخت کلهرستان و سپس لکستان سعی در جدا کردن پاره ی تن لرها کردند.
ما لریم قومی که لباسمان را دزدیدند و بنام لباس شیرازی و قشقایی جار زدندگلونیمان را سر کردند و بنام کردی هوار کشیدند.چوقای فیلی را حذف کردند تا بگویند این لباس اصالتی ندارد.زبانمان را نفهمیدند و برایمان جوک ساختند و ما را ساده پنداشتند.
اما فراموش کردند ما وارثین پدرانمان هستیم.همان فاتحان قندهار و تهران.همان مرزداران جنوب و غرب.همانها که انگلستان را از بوشهر به در کردند و با روس و عثمانی جنگیدند.ما تفنگهایمان را هنوز داریم اما قلمهایمان را هم تیز کرده ایم.ما قلم به دوشانی هستیم که برای آب و بلوط ،برای خاک و نفت و حقمان ایستاده ایم.
من لرم
وارث بلوط و زاگرس
وارث نِهاوند و دِماوند
وارث هلتمتی سرزمین خداوندم

نویسنده :علیرضا خادمی (شب نشین)

منبع :وبلاگ زز و من