???? طی یک دهه اخیر نوعی ادبیات در بین گروهی از شاعران لر پدید آمده است که افسوس گذشته را می خورد و دلتنگ آن است. ما به این ادبیات، #ادبیات_نوستالژیک می گوییم. تا اینجای کار به صورت طبیعی اشکال ندارد ولی مشکل این ادبیات در دو چیز است یکی ماهیت حسرت خوردن آن برای گذشته و دیگری گستره و کثرت آن در برخی مناطق. اشکال ندارد انسان دلتنگ گذشته اش هم بشود و آن را در شعر منعکس سازد ولی حسرت و دلتنگی این نوع ادبیات نوستالژیک برای از دست دادن چیزهایی است که مقتضیات زمان خود و سبک زندگی خاصی بوده است. این ادبیات نوستالژیک لری زندگی عشایری را آرمان شهر ازدست رفته خود قرار داده است و از وضع موجود انتقاد می کند ولی هیچ پیشنهادی برای اصلاح نمی دهد.باز هم می گوییم اشکالی ندارد که شاعری هم دلتنگ گذشته و تجربه قدیم خود با زندگی عشایری شده باشد ولی نه به عنوان یک روند فراگیر شعری. در برخی مناطق( نام نمی آوریم) می بینی دهها و صدها شاعر همه اش می نالند که چرا دوره برنو و اسب و کوچ و کشک و مالار و صبحانه و ناهار به سبک عشایر یا آب خوردن از چشمه های روان و زلال و چنین و چنان پایان پذیرفته است؟ خب مگر انتظار دارید در زندگی مدرن هم کوچ و مشک و مالار و برنو و… اسب سواری و چیزهای دیگری که مقتضای آنها طبیعت باز و آن زمان بوده است در زندگی مدرن و مثلا در آپارتمان هم ادامه داشته باشد؟خب به ازای آن چیزهایی که از دست داده اید چیزهای جدیدی به دست آورده اید که ارزش آنها اگر چندبرابر نباشد کمتر نیست؟ اگر آن وقت اسب در زندگی وجود داشته الآن ماشین هست و کلی پدیده های نوین فنی که در زندگی مدرن هست ولی در گذشته نبوده است.ما اگر حسرت گذشته را می خوریم بهتر است حسرت روابط انسانی نیکو یا اخلاق و رفتارهای پسندیده ای را بخوریم که در گذشته موجود بوده است ولی اکنون از بین رفته یا کمرنگ شده است کمااینکه برخی از شعرای سبک نوستالژیک چنین برخورد کرده اند ولی در این هم نباید افراط شود و فقط افسوس خورد.بعد شاعران مکتب نوستالژی از زندگی عشایری بهشتی به تصویر کشیده اند که جهنم زندگی مدرن آن را نابود کرده است. نه چنین هم نیست چرا به بدبختی ها و مشکلات و سختی های طاقت فرسای زندگی عشایری هم اشاره نمی کنید؟ زندگی مدرن هم در کنار مشکلات خود جنبه های مثبت بسیاری دارد.حسرت خوردن برای گذشته نباید به معنی آرزوی توقف زمان و ساختن بهشت موهوم از گذشته باشد. اگر سبک نوستالژیک ادبیات لری تعدیل، منطقی و هدفمند شود و حامل پیام های سازنده ای بشود ما مشکلی با این ادبیات نداریم ولی این سبک با گستردگی و نحوه برخورد حاضر را چالش و خود مشکلی بر مشکلات به شمار می آوریم.
نویسنده: ؟