چوغای فیلی ایل ملکشاهی

چوخای (چوغا)فیلی ایل ملکشاهی

ایل ملکشاهی ایلام یکی از ایلات لُر است که چندسالیست مورد آسیمیلاسیون پانکوردیسم قرار گرفته است ، هژمونی رسانه ای پانکوردیسم پس از هضم هورامی ها و زازها در میان کوردها امروزه با جعل اسناد و تاریخ و نشر کتب جعلی سعی در هضم هویت لری ایلام دارد.

ایلامی که به گواه سفرنامه #هوگوگروته « در پشتکوه یگانه زبان لری است از صد نفر یک نفر هم فارسی نمیداند اما کسانی هستند که عربی صحبت می کنند » و دیگر سفرنامه ها و کتب استانی کاملا لرنشین بوده است آن هم تا همین دهه ی قبلی ، امروزه توسط پانکوردیسم گام به سوی مرگ تدریجی هویت خود نهاده است و دست به دامان هویت کوردی شده است .
یکی از لباسهای لرهای شمالی چوخای فیلی نام دارد که این چوخا شبیه چوخایی است که امروزه بختیاری ها می پوشند.
کدام کورد است که چوخای فیلی بپوشد که این چنین ایل ملکشاهی خودش را کورد بداند و از هویت خودش گریزان شود.
علاوه بر سیاستهای توسعه طلبانه پانکوردیسم که نباید از آن غافل بود باید به سرزنش نویسندگان و نخبگان لُری پرداخت که سالهاست پشتکوه لرستان « ایلام کنونی » را در پژوهش ها و کتابهای خود از یاد برده اند و ایلام و مردم عزیز ایلام را تنها گذاشته و این سرزمین عروس زاگرس را بخاطر کم کاری ها و عدم درک درست از نیازهای روز و عدم شناخت دقیق از جامعه لر به جولانگاه جعل تاریخ برای هویت کوردی نویسندگان کورد تبدیل کرده اند.

حتی اگر تمام مردم ایلام خود را کورد بدانند اینها مجوز کافی برای همسویی با پژوهشگران و محققین تاریخ نمی دهد و هویت صد درصد لری ایلام همچنان برای یک پژوهشگر روشن است
پانکوردیسم با توطئه ی واژه ی جعلی « لکستان » که نخستین بار توسط نویسندگان کورد مطرح شد سعی نموده است جنبش مردمی جامعه ی لُر را گرفتار درگیری های درونی خود کند تا از آنطرف فرصت کافی برای نابودی هویت لری مردمان ایلام داشته باشد
ایلام سرزمین لرهای فیلی « لک زبان ، مینجایی زبان و ملکی زبان» است و بهتر است جوانان آگاه لر با درایت بهتری گام در راه اتحاد گذارند چرا که جامعه ی لر نه رسانه دارد ، نه حزبی و نه بودجه ای و این جامعه فقط محتاج جوانان اندیشمند خود است.

من لرم

من لرم

سالهاست رانده به غربت برای کار
سالها هجرت کرده از دیارم برای لقمه ای ، لقمه ای نان.
مرا به جبر بیرون کردند آن هم نه با تفنگ بلکه با بردن آب و نفتمان.
من فلسطینی نیستم
اما کودکانم سالهاست دچار سوتغذیه اند
دچار بی مهری
من یمنی و سوری نیستم،
من ایرانی ام…
من دردم
حقم از آب و نفت خودم را میخواهم
از کارون و دز خودم
حقم از آموزش به زبان مادریم را میخواهم
حقی که برای کشورهای دیگر خرج میشود
از آنچه داشتیم و از ما گرفتند ،گرفتید
من لرم
قلمم چون تفنگ پدرم هنوز به دوش است
اجازه نخواهیم داد کودکانمان وارث درد باشند
آنها وارث بلوط و زاگرس خواهند ماند.

منبع :وبلاگ زز و من

نویسنده : علیرضا خادمی

صدای درد لر

صدای رسا و آکنده از درد ستم استاد رحمانپور شنیدیست و این حنجره ی زخمی زاگرس جز شکوه لر و جز بازآفرینی نقش پررنگ لر در سپهر ایران و رهایی از یوغ ستم چه میتواند باشد؟
مرحوم بهمن علاالدین و ایرج رحمانپور شاخصترین چهره های آواز لری هستند.
که هر کدام به طریقی فریاد لر بوده و هست.
یکی با فغان از ستم به لر آزادی را روی بال ابرها و با آواز می نویسد تا همگان بدانند آنچه مهم است این واژه و رسیدن به آن است
و دیگری در غم جدایی و تفرقه ی مردمان لر می سراید که چقدر خوب است همدل به یاری برزگر بشتابیم که تکیه بر خود یعنی آنچه باید می بودیم.
هنر اگر رشد دهنده نباشد میرا و زود گذر است و این را استادان بهمن علاالدین و ایرج رحمانپور بخوبی پی بردند.

منبع :وبلاگ زز و من

من لرم

قوم لر بی شک قومی سترگ است که نامش به بلندای تاریخ است.به بلندای آن زمان که بر نهاوند و دماوند نام نهادند.
به قدمت ان روز که تمدن ایلام شکل گرفت و این سر مشق شکوه سلسله ها و شکوه هنر و جلوه ی ایران شد.
سالهاست دشمنان سعی در بلعیدن این سرزمین و قوم دارند.گاه به بهانه ی تمرکز گرایی و گاه به بهانه ی رسیدن به یک کشور مستقل توسط اقوام دیگر. از تقسیم این قوم در عراق و ایران و از تکه تکه کردن آن در 11 استان.
از جریان پان ایرانیسم که نفی قوم لر بعنوان بخشی از فارس را سرلوحه داشت تا رسیدن به این نکته که بختیاری را صرفا میراثدار شهنامه خوانی و مرزداری بنامد تا هضم شدگانی که بر خلاف بزرگانی چون سردار اسعد و افسر داراب بختیاری و حتی پدرانمان اصلا بختیاری را لر نمیدانند.
گاه این قوم در معرض دسیسه های پانکردیسم قرار داشته که با ساخت کلهرستان و سپس لکستان سعی در جدا کردن پاره ی تن لرها کردند.
ما لریم قومی که لباسمان را دزدیدند و بنام لباس شیرازی و قشقایی جار زدندگلونیمان را سر کردند و بنام کردی هوار کشیدند.چوقای فیلی را حذف کردند تا بگویند این لباس اصالتی ندارد.زبانمان را نفهمیدند و برایمان جوک ساختند و ما را ساده پنداشتند.
اما فراموش کردند ما وارثین پدرانمان هستیم.همان فاتحان قندهار و تهران.همان مرزداران جنوب و غرب.همانها که انگلستان را از بوشهر به در کردند و با روس و عثمانی جنگیدند.ما تفنگهایمان را هنوز داریم اما قلمهایمان را هم تیز کرده ایم.ما قلم به دوشانی هستیم که برای آب و بلوط ،برای خاک و نفت و حقمان ایستاده ایم.
من لرم
وارث بلوط و زاگرس
وارث نِهاوند و دِماوند
وارث هلتمتی سرزمین خداوندم

نویسنده :علیرضا خادمی (شب نشین)

منبع :وبلاگ زز و من

به طبیعت احترام بگذاریم.

#اشرف_مخلوقات بودن را زیر سوال نبریم.
کدام جانداری روی زمین می شناسید که اینچنین به محیط پیرامون خود بی توجه باشد.!؟
کدام جانوری را میشناسید که در مصرف آنقدر ابتذال داشته باشد و آنقدر محیط زیست را پلشت و زشت کندکه شرمسار نسل آینده باشد.!؟
#به_طبیعت_احترام_بگذاریم که بار امانتیست بر روی دوش ما
از جانب فرزندانمان
برای دمی و ساعتی خوشی در طبیعت نیاز نیست این همه آشغال و پسماند به جا بگذاریم.
سالهاست کیسه ی زباله اختراع شده است کاش این را همه بدانیم.
کاش بدانیم با تصور اینکه باد یا آب آشغالها را با خود میبردمشکلی حل نمیشود.بلکه فقط جابجایی انجام میشود.آشغال ریخته شده ی ما به سمت دیگری و آشغال دیگری به سمت ما…
باد و آب که نمیتوانند کار بیشتری انجام دهند.
بیاییم از قدرت انتخاب و تفکری که خدا با آت ما را اشرف مخلوقات کرد استفاده کنیم.
انتخاب #پاکیزگی_محیط_زیست و تفکر به اینکه #کیسه_زباله سالهاست اختراع شده…
منبع :وبلاگ زز و من
piremam641.blogfa.com

به طبیعت احترام بگذاریم

بواز تا بوازیم /شعر میوندی

‌ پیشکش به دختران قوم لر

???????
کیچا نازار ای هاک
بازیِ تو بارونه ویوِ
بِواز تا تَژگا دلِم ویونِه گرم ووهه
دُهدرِ نازار ای هاک
باختِن تو اورانه به گِریوه ایونه سی ای هاک تشنه
اور
با
وُ فاش گل
زِ بازیِ تو خَشال ایووهِن
سرنا و دهلِس وا مو
طَلَو مهر و بارونِس وا تو
به میونه پر زِ قهر و تَهلی
پر زِ ظلم و نامردی
بازیِ چوپی وار وا تو…
بِواز تا بِوازیم

علیرضاخادمی (شب نشین)
???????
دختر زیبای این خاک
رقص توباران عشق است
برقص تا آتشگاه دلم عاشقانه گرم باشد
دختر زیبای این خاک
رقص تو گریان کننده ی ابر است برای این خاک تشنه
ابر
باد
و شکوفه
از رقص تو به وجد می آیند
سرنا و دهلش با من
طلب مهر و بارانش با تو
در میانه ی پر از قهر و تلخی
پر از ظلم و نامردی
بازی چوپی وار با تو
برقص تا برقصیم..

تبعیض و درجه بندی شرکت کنندگان در مجالس تشییع و ترحیم

تبعیض ودرجه بندی شرکت کنندگان درمجالس تشییع وترحیم

لزوم تشییع وتدفین آبرومند متوفیان وشرکت درمراسم ترحیم آنان یکی ازدستورات موکد دین مبین اسلام است که درروایات متواتر اجر وثواب فراوان برآن ذکرشده است.نفس شرکت دراین مراسم علاوه برتسکین دردمصیبت زدگان ویادآوری مرگ،روحیه تعاون ،صفاوصمیمیت را رواج داده ودلهای مومنین رابیش ازپیش به هم نزدیک می کند.
اماسالهای زیادی نیست که شاخ وبرگهای اضافی که به این مراسم داده میشود،آن راتبدیل به میدانی برای چشم وهم چشمی نموده واین سنت حسنه را مخدوش کرده است.
درمیان این اقدامات اضافی که هرکدام مجالی جداگانه برای بحث طلب میکند،تقدیروتمجیدازافرادخاص وتبعیض ودرجه بندی بین شرکت کنندگان اقدام ناخوشایندی است که باب گشته ومتاسفانه روبه تزایداست.نام بردن مکررازاشخاص متمول ویاصاحب منصب (که البته درخیلی ازمواردنیزازنظرجایگاه حقیقی ازافرادخوب جامعه هستند)توسط خوانندگان محلی درحضور انبوه شرکت کنندگان چه لزومی داردوچه چیزی رابه ذهن سایرین متبادرمی نماید؟
آن روستازاده ویا عشایرزاده ای که جهت شرکت درتشییع وترحیم یک مسلمان همه چیزخودرارهاکرده ودراکثر مواقع مشقت ودوری راه رادرعین سادگی وصمیمیت به جان میخردو یا کارمندساده ای که جهت انجام این کارازحق مرخصی اش استفاده میکندویاکاسبی که ساعاتی ازکسب وکارش بازمیماندوهمگی درعین گمنامی وخلوص نیت این کارراانجام میدهند بانام های افرادخاصی که مکرروباانگیزه های دیگری ازمیکروفون مداح به گوش میرسدچه تفاوتی دارند.
این کاریاازطرف خوانندگان محلی است ویا سفارش بازماندگان ،که درهردوصورت موردتقبیح اکثرشرکت کنندگان قرارمیگیرد.اگرازطرف خوانندگان صورت میپذیرداولین چیزی راکه به ذهن القامیکندحس تملق است وشاید بهره مادی واستفاده ازرانت جایگاه حقوقی اشخاص صاحب منصب ولی اگرسفارش بازماندگان باشدچه؟
جایی که انرژی مداح وقاری فقط برتقدیرازچهره های خاص متمرکزاست ودرجواین معرکه گاه حتی شخص متوفی فراموش میشودومداح حتی ازقرائت آیه ای ازکتاب خدادریغ میورزد چرابایدبازماندگان چنین سفارشی بنمایند.ترس ازقضاوت دیگران ،چشم وهم چشمی ،عقده گشایی،بازیافتن شخصیت سرکوب شده خویش،کسب شهرت وخودنمایی و…..همه ازمواردی است که این سفارش به ذهن شرکت کنندگان القامینماید.
اگرملاک برتری تقوی است این تبعیض مجالس رابه سوی فخرفروشی عده ای متمول وصاحب منصب وتحقیرحاضران تنگدست وناشناخته سوق میدهد.حس ناخوشایندی که بین شرکت کنندگان به وجودمی آیدوازبین بردن صفاوصمیمیت درونی بین مردم ،ایجادشکاف بین افرادوطوایف که درخیلی ازمواردبه کدورت علنی نیز می انجامدو…….جزکمترین آثاراین تبعیض است.اگرخلوص نیت زمینه این مراسم نباشدبایدهم به مداحان وهم بازماندگان یادآوررشدکه ازسیره اولیای دین فاصله گرفته اندوباعث بوجودآمدن بدعتی درجامعه هستندکه علاوه برتحقیراکثریت شرکت کنندگان ،کینه هاواختلافات بسیاری رابه بارآورده ودورباطل آن امواج منفی رابین جامعه به راه خواهدانداخت.
وای برمسلمانی مااگرحتی یک نفرازشرکت کنندگان درمراسم عزیزازدست رفته مان بادلی شکسته مجلس ماراترک کندودرقیاس با فلان مدیرویافردمتمول خودرادون پایه تر فرض نمایدودردرون خویش ملاک برتری راپول وثروت ومقام بداندو وای برمسلمانی مااگرسپاسگزاری یکسان وبدون تبعیضی ازشرکت کنندگان درمراسم هایمان به عمل نیاوریم.
کورسوی امیدی که مارابه رفع این پدیده مذموم امیدوارمیسازدرعایت آن دربعضی مراسمات است که به همان صف بازماندگان که پس ازمراسم تشییع وترحیم جهت سپاسگزاری ازشرکت کنندگان تشکیل میشودویایک قدردانی کلی ازتریبون مراسم کفایت میشودوتسری این امر به همه مراسمات همت همگانی طلب میکند.
باشرمساری ازاطاله کلام .
نویسنده : غ.م.بختیاری

نگاهی به افسانه تمتی /ماه تی تی

‌ تمتی نماد هوشیاری ،بیداری و رهایی بخشی خود و دیگران است.

درافسانه های به جا مانده از ایلام باستان در لر بختیاری ،تمتی (ماه تی تی) نام دختری است که خود و 6 خواهرش اسیر الازنگی (دیو) می شوند.

الازنگی فقط در حالت خواب آنگاه که انسان نه هوشیار است و نه بینا ، میتواند آدمی را بخورد.

 

و چه انسانهایی چنین به دام او گرفتار آمدند.

تمتی این دختر باهوش که متوجه نیرنگ الازنگی میشود هر شب بر خواب غلبه می کند و بیدار می ماند تا مانع از خوردن خود و خانواده اش به دست الازنگی شود…

تا بالاخره شبی با بیدار کردن خواهرانش از خواب غفلت ، از دست دیو رهایی می یابند و حیله های به تکرار تجربه شده و موفق الازنگی را بی اثر می کنند.

نکته ی ظریف و جالب الازنگی این است که از راه صلح و دوستی وارد می شود تا طعمه های خود را گول زده و شکار کند.

و چه داستانی شیرینتر از این پایان از نیاکانمان…

بیداری و آگاهی ما میتواند غفلت از لر برچیند ، اتحاد و یکدل بودن خانواده ی لر میتواند مانع از پیروزی نقشه های الازنگی باشد.

ماه تی تی یا تمتی نماد آگاهی و اتحاد ماست.

اگر بیدار بمانیم پیروز و رها هستیم ،اما کافیست در خواب غفلت بمانیم ،

آنگاه…

وبلاگ زز و من
نویسنده :علیرضا خادمی

فصل زاد و ولد /سامانه 1540

‌ #فصل_زاد_و_ولد /سامانه 1540

این روزها فصل زاد و ولد #حیوانات است. اگر در طبیعت با بچه جانوران روبرو شدید ابدا به آن‌ها دست نزنید. آن‌ها در اکثر موارد تنها نیستند و مادرشان به دلایلی مانند یافتن غذا آن‌ها را برای مدتی ترک کرده است. هرچه سریعتر از آن‌ها فاصله بگیرید تا مادرشان به سراغشان بیاید.
 متاسفانه افرادی نا آگاه در این فصل ، مبادرت به شکار ودر اکثر موارد مبادرت به زنده گیری حیوانات تازه متولد شده ی حیات وحش می نمایند.
 زادوولد و تولید مثل وحوش تا پایان خردادماه ادامه خواهد داشت و از کلیه #دوستداران_طبیعت تقاضا می‌شود در صورت مشاهده هر گونه شکار و صید یا زنده گیری وحوش مراتب را به نزدیکترین #پایگاه_محیط_زیست منطقه اطلاع دهند.
??? #سامانه_1540

سازمان حفاظت محیط زیست توسط سامانه ارتباط مردمی 1540آماده دریافت شکایات و گزارشات زیست محیطی مردم از طریق تلفن ثابت وهمراه بصورت شبانه روزی و بدون نیاز حضور مردم در ادارات حفاظت محیط زیست در سراسر کشور می باشد. این سامانه (1540) برای پیگیری شکایات و گزارشات مردمی و ثبت حوادث زیست محیطی طراحی شده تا سازمان بتواند بصورت آنلاین به شکایات و گزارشات مردمی دسترسی داشته باشد.
 
سامانه مذکور در واقع پل ارتباطی مردم با سازمان است و می کوشد با  جلب مشارکت مردمی بتواند در حفاظت از محیط زیست گام موثری بردارد. 
لذا امید است با اطلاع رسانی مطلوب در این زمینه توسط کلیه فعالان عرصه محیط زیست و همچنین کمک شهروندان بتوان به هدف مهم سازمان که همانا حفاظت از محیط زیست می باشد دست یافت. 
#به_طبیعت_احترام_بگذاریم
منبع :وبلاگ زز و من
نویسنده :علیرضا خادمی